فاطمه رستمی مجری

نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تُنگی که نام دیگرش دریاست

تو از کی عاشقی؟ این پرسش آئینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید، مدت هاست ... مدت هاست ...

به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم، ای عشق!
اگر آه تو در آئینه پیدا نیست، عیب از ماست

جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار  
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست

من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمّل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست

در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست ...

#جشنواره_فجر #سی_و_چهارمین_جشنواره_فجر #فاطمه_رستمی #مجری #اجرا #گویندگی #جوان #نوجوان #ایران
دیدگاه ها (۳)

بی نهایت شو ، فاطمه رستمی مجری

فاطمه رستمی مجری کلاس فن بیان و لحن

نمی داند دل تنها، میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگی، که ن...

~من پیشتم~ پارت ²(آرمیا اگه روی اعضا تعصبی هستید این پارت رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط